You are here

بازگشت پسر گمشده

زمان تقریبی مطالعه:

۳ دقیقه

 

َمثل پسرگمشده در باب ۱۵ از انجیل لوقا یکی از زیباترین و قوی‌ترین داستان‌هایی است که از زبان عیسی ‌مسیح نقل شد. سال‌هاست که این داستان زبان به زبان بازگو می‌شود و موعظه‌هایی که از این مثل در کلیساها و جلسات مختلف مسیحی ایراد شده، خارج از شمارش است.

هنری نیوون، نویسندۀ کتاب باز‌گشت پسر گمشده، به سال ۱۹۸۳ در فرانسه در برخوردی کوتاه با پوستری از تابلوی "بازگشت پسر گمشده"، اثر رامبراند، درگیر یک ماجرای روحانی می‌گردد که او را به توجه و درک جدیدی از ارادۀ خدا برای زندگی‌اش رهنمون می‌سازد.

نیوون می‌گوید: "از سفر خسته‌کننده‌ای بازگشته بودم و احساس کودک آسیب‌پذیری را داشتم که نیازمند خزیدن به سینۀ گرم مادرش بود و دلش می‌خواست در آغوش مادرش آرام بگیرد". نویسنده در این شرایط و وضعیت خاص با تابلو روبرو می‌شود و صحنه ‌در آغوش کشیدنِ آن پدر و پسر، آنچه را که او در آن لحظات بدان نیاز داشت، به او تقدیم می‌کند.

نویسنده خود را در حقیقت همان پسر خسته و ژولیده می‌بیند که به‌دنبال خانه‌ای می‌گشت تا در آن احساس امنیت کند. بازگشت آن پسر به خانه درست همان چیزی بوده که سال‌ها نیوون آرزوی آن را داشته است. او در این جریان چیزی را لمس کرد که فراتر از فراز و نشیب‌های یک زندگی شلوغ بود، چیزی که روح انسان را تعالی می‌بخشید و او را به آخرت و بازگشت نهایی مشتاق می‌کرد.

در این کتاب نویسنده هر قسمت از داستان زیبای پسر گمشده را به درون زندگی شخصی خود می‌کشاند و با آن به درون دنیای خود سفر می‌کند و در نورِ این سفر درونی، قلب خواننده را تحت تأثیر شگرف خود قرار می‌دهد.

موضوعاتی چون بازگشتن به خانه، تأیید شدن و آشتی، برای همه آنانی که با طرد شدن، تنهایی و حسادت و خشم دست به گریبانند موضوعاتی کاملاً آشناست. این داستان با برجسته نمودن محبت پدر و محبوب بودن پسر از طرف او، دنیای پر از انتقام، خشم و بی‌مهری انسان‌ها را به چالش می‌طلبد و امیدی به انسان می‌دهد که می‌تواند به‌وسیلۀ آن نه تنها خود را در مأوای این محبت الهی قرار دهد بلکه به او قدرت می‌دهد که راه بازگشت را به‌طور جدی در پیش گیرد.

نویسنده، کتاب خود را به سه بخش تقسیم نموده است تا بتواند در مورد هر فصل توضیحات لازم و تجربیات شخصی خود را ارائه دهد. عنوان فصل اول "پسر کوچک" است که نویسنده عملکردهای پسر کوچکتر را مورد بررسی قرار می‌دهد. کسی که بیش از همه مورد سرزنش و شماتت است. در بخش دوم نویسنده به "پسر بزرگتر" می‌پردازد که شاید کمتر از همه به او توجه شده است. کسی که به‌نظر نویسنده مانند پسر کوچکتر ولی به‌صورتی دیگر بیرون از خانه است و در ارتباطش با پدر به گمشده بیشتر شباهت دارد تا کسی که ساکن همیشگی خانه پدر بوده است. به تعریف نویسنده، او نیز باید همچون برادرش حقیقتاً بازگشت کند.

عنوان قسمت سوم "پدر" است که برای نویسنده مهمترین شخصیت این داستان می‌باشد. نیوون در شروع این بخش می‌گوید که می‌توان به‌جای داستان "پسر گمشده" این داستان را "خوشامدگوییِ پدر بخشنده" نامید. تأکید و تکیه بیشتر بر روی پدر است. این داستان در حقیقت، داستان یک عشق پدرانه است.

"بازگشت پسر گمشده" کتاب بسیار زیبایی است که انسان را بارها تحت تأثیر زیبایی بیان خود قرار می‌دهد. این کتاب زیبا و در عین حال ساده نگاشته شده است و نویسنده ما را با قلمش نه تنها به درون عمیق‌ترین تعالیم انجیل می‌برد بلکه صادقانه دنیای شخصی خود را نیز به‌تصویر می‌کشد و چشمان ما را متوجه نکاتی از این داستان زیبا می‌کند که می‌تواند منجر به دگرگونی درونی شده و بینشی جدید را در زندگی به ارمغان آورد.

برای تهیۀ این کتاب لطفاً روی این قسمت کلیک کنید.