شیوۀ مسیحی تربیت فرزندان/قسمت اول
۹ دقیقه
در این نخستین مقاله از سلسله مقالاتی که تحت عنوان "شیوۀ مسیحی تربیت فرزندان" از نظرتان خواهد گذشت، به بررسی وظیفهای که پدر یا مادر مسیحی در امر تربیت فرزند برعهده دارد و دیدگاه کتابمقدس در این باره خواهیم پرداخت.
قسمت اول:
دعوت، دید و ارزش
اجازه دهید سؤالی بپرسم. شما بهعنوان پدر یا مادر وظیفه خود را چگونه توصیف میکنید؟ اگر قرار باشد فهرستی از وظایف خود تهیه کنید، به چه نکاتی اشاره خواهید کرد؟ آشپز؟ پرستار؟ خدمتگزار؟ دوست؟ مشاور؟ همبازی؟ تأدیبگر؟
به فهرست بالا عناوین متعدد دیگری نیز میتوان افزود و احتمالاً مواردی علاوه بر چند وظیفه بالا به ذهن خودتان نیز آمده است. هیچ دو خانوادهای را نمیتوان یافت که دقیقاً مثل هم باشند و مثل هم عمل کنند. شیوۀ زندگی هر خانواده منعکسکننده اعتقادات، ارزشها، علائق و شخصیت والدین است. با این حال امیدوارم در جایی از فهرست وظایف و مسئولیتهای خود، به این نکته اشاره کرده باشید که مسئولیت پدر و مادر در قبال فرزند تنها به تهیه خوراک، پوشاک و مسکن محدود نمیشود. احتمالاً در جایی از فهرست خود بر این واقعیت تأکید کردهاید که پدر و مادر این مسئولیت را نیز دارند که فرزندانشان را از لحاظ روحانی پرورش دهند و هدایت و رهبری کنند. کتابمقدس به ما میگوید که مسئولیت اصلی هر پدر و مادری در وهلۀ نخست همین پرورش و هدایت روحانی فرزندان است، خواه از طریق تأدیب فرزند و یا راهنمایی کردن او جهت دست زدن به انتخاباتی درست در زندگی.
ممکن است برخی از شما اولین بار است که متوجه میشوید خدا به شما بهعنوان پدر یا مادر دعوتی خاص محول کرده تا وظیفهای بخصوص را عملی سازید. اینکه بخواهیم فرزندانمان را خارج از آن ارادهای که خدا برای پدر و مادر در نظر گرفته است تربیت کنیم، در پیش گرفتن رویهای بسیار تنگنظرانه و نزدیکبینانه است. اما خبر خوش این است که هر پدر و مادر مسیحیای، در هر مرحلهای که باشند، میتوانند در مسیر تربیت فرزندان به شیوۀ کتابمقدسی قدم نهند و در این مسیر رشد کرده، به پیش روند.
نداشتن دید و رؤیا به سرخوردگی میانجامد
حتی ما مسیحیان نیز بهراحتی ممکن است در مواجه با چالشهای روزمره مربوط به تربیت فرزندان دچار یأس و نومیدی شویم و احساس عجز و درماندگی کنیم. بهعلاوه، فشارهای زندگی، نیازهای مالی و فکر اینکه چگونه شکم خانواده خود را سیر کنیم همگی ممکن است دست به دست هم داده، باری بزرگ بر دوشمان قرار دهند و باعث شوند بجای آنکه فکر و نیرو و انرژیمان را معطوف تربیت فرزندان سازیم، خواسته یا ناخواسته به مسائل دیگری بیاندیشیم و آنها را در الویت قرار دهیم.
اگر کوششمان برای تربیت فرزندان مبنای درستی نداشته باشد، به آسانی ممکن است خسته و درمانده شویم و احساس ناتوانی کنیم. در اینگونه مواقع، احساسات گوناگونی از قبیل سرخوردگی، ترس، خجالت، سرافکندگی، خشم، پشیمانی، احساس تقصیر و احساساتی از این قبیل به سراغمان میآید. اگر خود را با چنین احساساتی روبرو میبینید، به احتمال زیاد برای وظیفه تربیت فرزند به مبنا یا دید و رؤیایی تازه احتیاج دارید. به گفته امثال ۱۸:۲۹: «جایی که رؤیا نیست، قوم گردنکش میشوند» (از ترجمه جدید هزاره نو).
البته احساس ناتوانی و سرخوردگی تنها خاص والدین نیست. در هر مسئولیت یا حرفهای ممکن است احساس عجز، ناتوانی و خستگی به سراغ انسان بیاید و تصور کنیم دیگران قدر زحمات ما را نمیدانند. اما خدا میخواهد که ما چشمانمان را از وضعیت روزانه خود بلند کرده، به چیزی فراتر چشم بدوزیم. او میخواهد برای وظیفهای که بر دوشمان نهاده، دید و رؤیا به ما بدهد. بهعنوان پدر یا مادر، دعوت ما این است که دیدی الهی داشته باشیم و به جنبههای مختلف زندگیمان در پرتو نقشه و ارادهای که خدا برای ما در نظر دارد بنگریم. بنابراین باید متوجه این واقعیت باشیم که خدا برای نظام خانواده هدف و ارادهای مشخص دارد.
هدف خدا: مأموریت بزرگ
عیسی مسیح قبل از بازگشت به آسمان این وظیفه خطیر را به پیروان خود محول کرد که پیام نجاتبخش او را در سراسر دنیا منتشر سازند (متی ۲۸:۱۸-۲۰). این همان "مأموریت بزرگ" است. این مأموریت، امری دلبخواهی نیست. اگر بهعنوان والدین انجام مأموریت بزرگ را در رأس اولویتهای زندگی خود قرار ندهیم، هر قدر هم که اهداف و برنامههای نیکویی برای خود و فرزندانمان داشته باشیم، در زندگی بیراهه خواهیم رفت و در نهایت سرخورده خواهیم شد.
ما اغلب فرزندانمان را مانعی تصور میکنیم که ما را از انجام نقشه خدا باز میدارند. تصورش را بکنید کسی بخواهد در حین رهبری یک جلسه مطالعه کتابمقدس، کودک نوزادی را نیز آرام نگاه دارد! یا به دوست پریشانحالی مشاوره دهد در حالی که کودکش در آن نزدیکی در حال گریه است. واقعاً دشوار است! اما باید مدام این واقعیت را به خود و به یکدیگر یادآور شویم که خدمت اصلی ما همانا پرورش صحیح فرزندانمان است، نه اینکه فرزندان را مانعی در جهت انجام خدمت واقعیمان بدانیم.
تعلیم دادن به فرزندان
همانطور که در فصلهای ۴ و ۶ از کتاب تثنیه میخوانیم، دستور خدا این است که امور الهی را به فرزندانمان تعلیم دهیم. خدا همچنین میخواهد که در مورد خود او به فرزندان و نوههایمان تعلیم دهیم، تا آنان نیز به نوبه خود به فرزندانشان در مورد خدا تعلیم دهند و بدین ترتیب نسل اندر نسل زنجیرهای از حقیقت ایجاد شود. مزمور ۷۸:۵-۷ میگوید: «پدران ما را امر فرمود که آنها را به فرزندان خویش بیاموزند، تا نسل بعد آن را بدانند... تا ایشان نیز بر خدا توکل کنند و کارهای خدا را از یاد نبرند، بلکه اوامر او را نگاه دارند» (نقل از ترجمه هزاره نو).
قدری بیاندیشیم:
آیا تا بهحال از خدا خواستهاید خانوادهتان را حلقهای از زنجیرۀ مؤمنان سازد تا زمانی که مسیح برگردد؟
آیا دعا کردهاید که فرزندانتان همگی خداترس بار آیند و وفادارانه با او راه روند؟
آیا برای همسران آیندهشان دعا میکنید؟ برای فرزندان و نوههایی که خدا در آینده به آنها خواهد بخشید چطور؟ آیا دعا میکنید که همگی خداترس بار آیند، عیسی مسیح را خداوند زندگیشان بدانند، و دیگران را به سوی او هدایت کنند؟
انجام وظیفه بهعنوان والدین، بویژه انجام وظیفۀ مادری، ممکن است مشغلهای بهنظر آید که در تنهایی و به دور از توجه دیگران انجام میشود و هدفی جز برآورده کردن نیازهای اولیه خانواده ندارد. حال آنکه طبیعیترین راهی که یک پدر یا مادر میتواند دنیای پیرامون خود را با محبت مسیح آشنا سازد از طریق تربیت فرزندان است. بنابراین وقتی را که با فرزندان میگذرانیم نباید "وقتگذرانی" دانست، بلکه این کار سرمایهگذاری کردن در یکی از بهترین و بزرگترین فرصتهایی است که خدا جهت خدمت به او در اختیارمان نهاده است.
اگرچه فرزندان نباید تمامی فکر و حواسمان را معطوف خود سازند، اما اگر از آنها غفلت کنیم و در عوض توجه خود را معطوف امور دیگری سازیم بهزودی متوجه خواهیم شد که با دید و رؤیای کتابمقدس برای تربیت فرزند، فرسنگها فاصله داریم.
خواست خدا برای خانواده
«فرزندان میراثی از جانب خداوندند، و ثمرۀ رحم، پاداشی از سوی او. بسان تیرها در دست مرد دلاور، همچنانند فرزندان ایام جوانی. خوشا بهحال آن که ترکش خویش از آنها پر سازد...» مزمور ۱۲۷:۳-۵ (از ترجمه هزاره نو)
شاید برخی از شما همواره آرزو داشتهاید روزی پدر یا مادر شوید، اما برخی دیگر از شما ممکن است بههنگام رویارویی با چالش پدر یا مادر شدن دستخوش احساساتی متفاوت شدهاید. شاید خیلی زود پدر یا مادر شدهاید، یا در اوج اختلافات زناشویی فرزندی به دنیا آوردهاید. اما بهعنوان پدر یا مادر در هر وضعیتی که قرار داشته باشید، بینهایت مهم است بدانید که خدا برای نهاد خانواده هدف و نقشهای مهم و مشخص دارد. خدا نهاد خانواده را بهعنوان بهترین محیط برای پرورش انسان مقرر داشته است. در نقشه خدا، خانواده محیط امن و پرمحبتی فراهم میکند که در آن فرزندان میتوانند از لحاظ احساسی، عقلانی، جسمانی و روحانی تغذیه شوند و رشد کنند. کودک در چارچوب خانواده است که خود را میشناسد و درمییابد که در دنیای پیرامون چه نقشی دارد. همچنین در محیط خانواده است که درک و تصوری خاص در مورد خدا پیدا میکند و تصمیم میگیرد در زندگی چگونه به خدا و نقشههای او پاسخ دهد. کودک در محیط خانواده است که ارزشهایش شکل میگیرد، دید و رؤیا پیدا میکند، عقایدش نقش میبندد و برای آینده خود هدف تعیین میکند. در محیط خانواده است که در مییابد چگونه تصمیم بگیرد، چگونه مسائل را بسنجد و در مورد آنها قضاوت کند، و چه جهانبینیای داشته باشد. همچنین در چارچوب خانواده است که یاد میگیرد چگونه در آینده همسری متعهد و پر محبت، و پدر یا مادری دلسوز و مسئولیتپذیر باشد.
اگر والدین از توجه به این نیازها غفلت کنند، خلاء ناشی از چنین غفلتی بهوضوح در زندگی فرزندانشان و نیز در جامعه نمایان خواهد شد. تربیت فرزند در دنیای پیچیدۀ امروز ما به هیچ وجه کار آسانی نیست. محققین و دانشپژوهان همگی بر این باورند که فرزند نیاز دارد حس کند که دیگران دوستش دارند و او را میپذیرند. فرزند نیازمند داشتن رابطهای مستمر و پیوسته با والدین است. فرزندان در دوران رشد و بلوغ، فوقالعاده به هدایت و راهنمایی والدین نیاز دارند. و بالاخره فرزندان محتاج آنانند که حس کنند دنیای پیرامونشان دارای ثبات است و کیفیتی منظم دارد. اگر این نیازها برآورده نشود، همین فرزندان در آینده خانوادههایی تشکیل خواهند داد که متأسفانه در آنها از ثبات و نظم و آرامش خبری نیست - خانوادههایی که دیر یا زود از هم خواهند پاشید و همواره با انواع مشکلات روحانی، روانی، اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان خواهند بود.
وظیفه ما بهعنوان پدر یا مادر چیست؟
وظیفه هر پدر و مادری در هر زمان و مکانی همواره این بوده و هست که برای فرزندش کسی باشد که هیچ کس دیگر نمیتواند باشد و کاری کند که هیچ کس دیگر نمیتواند بکند. خدا از ما میخواهد که نه تنها در مورد وظیفهای که بهعنوان والدین بر دوش ماست احساس تعهد کنیم، بلکه در این خصوص نگرش صحیحی داشته باشیم - نگرشی که بر ارزشهای کتابمقدسی و دید و رؤیایی روشن مبتنی است. آیا برای عملی ساختن این خواسته خدا آمادگی دارید؟
بجاست این اولین بخش از سلسله مقالات مربوط به "شیوه کتابمقدسیِ تربیت فرزندان" را با ذکر آیاتی از کتاب تثنیه به پایان آوریم:
در تثنیه ۴:۹ و ۴۰ میخوانیم: «لیکن احتراز نما و خویشتن را بسیار متوجه باش، مبادا این چیزهایی را که چشمانت دیده است فراموش کنی و مبادا اینها در تمامی ایام عمرت از دل تو محو شود، بلکه آنها را به پسرانت و پسران پسرانت تعلیم ده.... و فرایض و اوامر او را که من امروز به تو امر میفرمایم نگاه دار، تا تو را و بعد از تو فرزندان تو را نیکو باشد و تا روزهای خود را بر زمینی که یهوه خدایت به تو میدهد تا به ابد طویل نمایی».
تثنیه ۶:۲، ۶ و ۷ نیز میفرماید: «تا از یهوه خدای خود ترسان شده، جمیع فرایض و اوامر او را که من به شما امر میفرمایم نگاه داری، تو و پسرت و پسر پسرت، در تمامی ایام عمرت، تا عمر تو دراز شود. ... و این سخنانی که من امروز تو را امر میفرمایم، بر دل تو باشد و آنها را به پسرانت به دقت تعلیم نما، و حین نشستنت در خانه، و رفتنت به راه، و وقت خوابیدن و برخاستنت از آنها گفتگو نما».
در شماره بعد، خواهیم دید که چگونه میتوان برای تربیت فرزندان دید و رؤیایی الهی پیدا کرد، چگونه میتوان دیدی را که هماکنون برای آینده فرزندان خود داریم محک بزنیم، و اینکه چگونه میتوان حس ندامت و پشیمانی از کوتاهیهای گذشته در انجام وظیفه پدری یا مادری را به خدا سپرد و از چنین حس پشیمانیای شفا یافت.
منبع:
'A Mother's Heart; a look at values, vision, and character for the Christian mother' by Jean Fleming
NavPress, 1982; revised edition, 1996
Colorado Springs, USA