بهیاد آور!
۶ دقیقه
یادآوری موسی
موسی رهبر قوم اسرائیل در باب هشتم تثنیه، یک یادآوری مثبت را برای قوم اسرائیل اعلام میکند: «و بهیاد آور تمامی راه را که یهوه خدایت ترا این چهل سال در بیابان رهبری نمود تا ترا ذلیل ساخته، بیازماید و آنچه را که در دل تو است بداند که آیا اوامر او را نگاه خواهی داشت یا نه. و او تو را ذلیل و گرسنه ساخت و منّ را به تو خورانید که نه تو آن را میدانستی و نه پدرانت میدانستند، تا تو را بیاموزاند که انسان نه به نان تنها زیست میکند، بلکه به هر کلمهای که از دهان خداوند صادر شود، انسان زنده می شود.»
موسی رهبر پرتجربه قوم اسرائیل و حلیمترین مرد تاریخِ این قوم، قدرت خاطرات را تجربه کرده است. او به گذشته بهعنوان یکی از نیروهایی که در ساختن آینده مؤثر است، نگاه میکند. او مسائل برتر را در این یادآوری گوشزد مینماید: به گذشته از دیدگاهی صحیح نگاه کردن، نکات واقعی را دیدن، مثبت نگریستن. کلام خدا به ما در این عبارات، دیدگاه صحیح را نسبت به خاطرات گذشته تعلیم میدهد: از گذشته برای آیندۀ خود درسی بیاموزیم!
میتوانیم متن را در چند نکته مورد بررسی قرار دهیم:
یادآوری مثبت ما را بهیاد اعمال عجیب خدا میاندازد
چقدر زیبا است که قهرمان گذشته ما خداوند باشد. خدا در بطن قوم اسرائیل حضوری فعال داشت. او با دست توانای خود، قوم را از مصر بیرون کشید. تاریخ قوم خدا از این نقطه آغاز میگردد. اگر کتب عهدعتیق را بدقت مطالعه کنیم، متوجه میشویم که اکثر نویسندگان به واقعه خروج از مصر اشاره میکنند وحتی خود خداوند بارها اخطار میدهد که عملش در خروج از مصر نباید به فراموشی سپرده شود.
ما نیز امروز با خون عیسی مسیح ازسرزمین گناه بیرون آمدهایم. نویسندگان عهدجدید صلیب را در مرکز استدلالهای خود در مورد نجات قرار میدهند. تاریخ تولد تازه ما نیز از پذیرش عمل نجاتبخش خدا در صلیب آغاز میگردد. ما نیز نباید هیچگاه صلیب، آمرزش گناهان و بهای سنگینی را که بابت آن پرداخته شد، به دست فراموشی بسپاریم.
هدایت خدا را بهیاد آوریم
خدا قوم خود را از مصر بیرون نیاورد که آنها را به حال خود رها کند. او برای آنها هدفی در نظر گرفته بود و این هدف دستیابی به زمین وعده بود. خدا در بیابان پیشاپیش قوم حرکت میکرد. قوم اسرائیل در جایی خیمه میزد که خدا میخواست. آنها وارد بیابان شدند ولی خداوند در کنارشان بود. آنها مشکلات و آزمونهای زیادی را متحمل شدند، اما خدا هیچگاه آنها را رها نکرد. او در شب با ستون آتش و در روز با ابر، حضور خود را ثابت مینمود. کتاب اعداد را کتاب سرگردانی در بیابان نام نهادهاند، اما این کتاب هدایت خدا را نیز نشان میدهد.
امروز خدا برای ما ایمانداران نیز هدفی را در نظر گرفته است. زندگی ما در این جهان خلاصه نشده است، بلکه ما در انتظار آسمان و زمینی جدید هستیم. خداوند در این حرکت بسوی آسمان نیز در کنار ما است. ممکن است ما در سختیها و مشکلات قرار بگیریم، اما از فیض او محروم نخواهیم شد. رومیان ۸:۲۸ به ما میگوید که دست خدا برای خیریت ما در کار است.
تأمین نیازهای اساسی را بهیاد آوریم
خدا نیازهای اساسی قوم خود را تأمین میکرد و آنان را توسط منّ از آسمان تغذیه مینمود. در طی چهل سال آوارگی قوم و شکایتها، ناامیدیها و بیایمانیهای آنان، یک روز نیز این خوراک قطع نگردید. در حالی که خدا نیازهای اساسی را رفع مینمود، اما بنیاسرائیل ماهیای را که در مصر مفت میخوردند و خیار و خربزه و تره و پیاز و سیر را بهیاد میآوردند و بدینوسیله دل خدا را میشکستند. خدا احتیاجات اولیه را برطرف مینمود، ولی مهمتر از آن، این بود که میخواست درسهای عمیقتر و اساسیتری را برای زندگی و آتیه آنان به ایشان بدهد. این تعالیم چه بودند؟
آنان را فروتن کند
این قسمت واقعاً تکاندهنده است. هدف خدا این است که ما فروتن شویم. انسانی که همیشه تکبر و خودخواهی را با خود حمل میکند، باید در حضور خالق خود غرور را کنار گذارده و خود را فروتن سازد. خدا میخواهد که تمام ریشههای غرور را در ما محو سازد. انسان معمولاً حاصل دست خویش را وسیلهای برای خودنمایی قرار میدهد. در تأمین این نیازها، خدا مستقیم و بدون واسطه عمل میکرد و انسان در آن شراکتی نداشت. جالب اینجا است که تأمین خدا از جایی بود که هیچکس قادر به شناخت آن نبود و کلام خدا میگوید که این منبع ناشناخته را نه قوم میدانستند و نه پدران آنها. انسان مغرور وارد بیابانی میشود که در آن منبع تغذیهای وجود ندارد و از تلاش و کوشش او نیز کاری ساخته نیست. فروتنی در انتظار چنین شخصی است، زیرا که خودنمایی جایی برای عرض اندام پیدا نمیکند.
آنها را امتحان کند
خدا از درون آنان و از انگیزههایشان آگاهبود و میدانست که دلشان کجا است؛ ولی خوب بود که این برای خود آنان نیز آشکار میشد. او ما را در جایی قرار میدهد که خودمان را بهتر بشناسیم. نکات مخفی و پوشیده شخصیتمان در این کورههای آزمایش وامتحانات بهتر خودشان را نشان میدهند. نتیجه این امتحانات نشان خواهد داد که آیا ما واقعاً اوامر او را نگاه خواهیم داشت؟ خدا نمیخواهد در این آزمونها ما را خرد کند و از ما برده بسازد، بلکه میخواهد شخصیت ما را برای هدفی که در پیش رو داریم، شکل دهد.
منبع اصلی حیات را بشناساند
میتوان به جرأت گفت که مهمترین درس خدا برای قوم خود در این قسمت نهفته است. هستی و موجودیت قوم اسرائیل از خدا بود. خدا آنان را تولید کرده بود؛ بنابراین، منبع تغذیه این مولود را نیز باید در خالق جستجو کرد. خدا با کلام زندهاش قوم را به پیش میبُرد. خدا وعده داده بود و در راه تحقق این وعده، قوم را رها نمیکرد. قوم اسرائیل به زیستن ادامه میداد، چون خدا این را مقرر فرموده بود. پس بایستی منبع این زیستن را نه در آب و غذای جسمانی جستجو کرد، بلکه در کلامی که از دهان خدا صادر میشد.
موسی در این قسمت تنها به گذشته رجوع نمیکند، بلکه نگاهی به آینده نیز دارد. او از سرزمین وعده میگوید و خصوصیات آن را بیان میدارد. اینجا آینده نیز مطرح است و به عبارت دیگر "امید" نیز در زندگی قوم خدا مهم و حیاتی است.
از این متنی که مورد تفکر قرار دادیم، میتوانیم نتیجهگیری کنیم که زندگی یک مؤمن به خدای زنده در زمان حال میگذرد. او در جایی قرار گرفته است که گذشته را پشت سر دارد و آینده را پیش رو. او میتواند از توشههای گرانبهای گذشته استفاده کند و به استقبال آینده برود. اگر این یادآوری، یادآوری اعمال خدا در گذشته باشد، میتواند به او قدرت، دلگرمی و انگیزه بیشتری را برای رویارویی با آینده عطا کند. باشد که ما نیز در سال جدید چنین کنیم.