چهل روز روزه و عبادت (لِنت)
۵ دقیقه
لنت ریشه و معنی خود را از چهل روز اقامت مسیح در بیابان اخذ نموده که طی آن مسیح خود را برای خدمت مهمی که به عهده او نهاده شده بود آماده مینمود. اغلب آن را روزهای وسوسه در بیابان مینامیم ولی شاید ترجمه صحیحتر آن چهل روز آزمایش و یا امتحان مسیح باشد. طبق دیدگاه یهودیت، بیابان جایی بود برای سکونت شیاطین و اینکه ارواح خبیث مخصوصاً در قسمتهایی از بیابان که بادها با وزش خود صداهای مرموزی ایجاد مینمود سکونت دائمی داشتند. در آنجا شبها بسیار تاریک و ترسناک بود و گویی خبری از حیات و زندگی نبود. مسیح قبل از شروع خدمت خود و اعلام نزدیک شدن پادشاهی خدا با گامهایی استوار پا به این بیابان مخوف و ترسناک نهاد.
عدد چهل بارها در کتابمقدس به کار برده شده است از آن جمله میتوانیم به دوران چهلسالهای که قوم بنیاسرائیل در بیابان آوارد بودند برگردیم. زمانی که قوم یهود از مصر بیرون آمدند تا به زمین وعده وارد گردند، نااطاعتی و تمرد مداوم آنان باعث شد تا در رسیدنشان به سرزمین موعود وقفهای ایجاد شود و خدا آنان را به بیابان برد و آنها در مدتی نزدیک به چهل سال آموختند که باید به خدا توکل کنند. آنان در حالی که هرگز سرزمین وعده را ندیدند، مردند ولی در حقیقت در این ایام تجربۀ سخت پاکسازی و تصفیه را متحمل شدند.
اما مسیح چگونه وارد بیابان شد؟ کلام خدا از تنهایی او مینویسد. زمانی که عیسی پا به بیابان نهاد همه چیز را پشت سر خود گذاشت و در این تنهایی ارواح شریر به او هجوم آوردند تا با او مقابله کنند. با قبولی در سه آزمایشی که شیطان تدارک دیده بود عیسی به مسیحای دروغین تبدیل میشد اما او با قدرت روحالقدس و کلام خدا شیطان را شکست داد و دشمن مغلوبشده با این شکستِ آغازینِ خود در حقیقت به انتظار شکست نهایی در صلیب و قیام نشست.
ما انسانها در مورد خود اوهامات و تصورات غلطی داریم. فکر میکنیم خدا را میشناسیم و بر همه چیز در مورد خود و اطرافمان احاطه و آگاهی کامل داریم. برای زندگی خود نقشه میکشیم و وقتی این نقشهها از هم میپاشد در بهت و حیرت فرو میرویم و به همه چیز شک میکنیم. خواستۀ خود را بر خدا تحمیل میکنیم و حتی ادعا میکنیم که نقشههای او را کاملاً میدانیم. اما عیسی در مورد خود چنین دیدگاهی نداشت. او بجای ما و بهخاطر ما تجریه شد تا بدانیم که او کیست. او نیامد تا ما را با نان زمینی تطمیع کند.او در جستجوی پادشاهی زمینی و ایجاد ارتش و قدرت نظامی نبود. او به سادگی خواستِ پدر را به انجام رسانید.
محرومیت و فقر میتواند برای انسان تجربۀ سخت بیابان باشد. اما در حقیقت در این محرومیت هست که متوجۀ ضعف و عجز خود میشویم. میفهمیم که تا چه اندازه بندۀ شکم و نظرات دیگران و لذتهای تمام نشدنی هستیم. تحمل درد را نداریم و بلافاصله به دنبال قرص مسکنی میگردیم تا آراممان کند. از پیر شدن وحشت داریم و با روشهای گوناگون به بدن طراوت و تازگی میبخشیم تا خود را جوان و شاداب نگاه داریم.
ایام لنت این موقعیت را برای ما ایجاب میکند تا صداهایی را بشنویم که معمولاً در بین صداهای بیمعنی و لذتآور گم شده است. میتوانیم حتی در میان این جهان و در رویارویی با شریران به بیابان خصوصی پا بگذاریم و با حفظ شهامت و دلیری بتهای دروغین را به زیر اندازیم و با تلاش و پشتکار خدای زندۀ حقیقی را در میان خدایان کاذب بیابیم.
در ایام لنت با توبه و انابت به طلبیدن و ماندن در حضور خدا اولویت و جایگاه خاصی داده میشود. تلاش و کوشش در این جهت است که به سادهترین طریق ِ ممکن تصورات غلط در مورد اینکه به چه احتیاج داریم، چه کسی هستیم و اینکه خدای ما کیست را از خود بزداییم. در این حیات فعلی همۀ ما تلاش میکنیم تا از دلبستگیهای عنانگسیختۀ خود آزاد شویم. ولی در جهان دیگر انتخابی باقی نیست. ما نمیتوانیم با هزاران وابستگیِ دروغین و احمقانه وارد آسمان شویم. در حالی که این بدن فاسد میشود دیگر هیچ تصور غلط و خیالاتی درباره ارزش و ماهیت ِ دلبستگیها و علایقمان وجود نخواهد داشت. زیرا در روز داوری همۀ پردهها کنار خواهد رفت و دیگر تزویر و ریایی نخواهد بود و نه دروغ و حدسیاتِ غلط. لنت موقعیت مناسبی برای این شروع جدید به ما تقدیم میکند. بهترین زمان برای شروع همین الان است.
با تمام این صحبتها هیچگاه از این حقیقت عالی و باشکوه غافل نشویم که خدا با ماست. او وعده داده است که هیچ تجربهای بالاتر از توان ما به سراغمان نخواهد آمد. وقتی که عیسی در باغ جتسیمانی در میان اندوه و درد، شیطان را رد نمود فرشتگان آمدند تا در کنارش باشند و او را تقویت نمایند. زمانی که ما نیز از طریق نورِ مسیح اوهامات و خودفریبیها را کنار زدیم مطمئن باشیم که فیض خدا توشۀ ادامه راه ما خواهد بود.