You are here

شادی

زمان تقریبی مطالعه:

۲ دقیقه

 شادی چه در عهدعتیق و چه در عهدجدید معرف وضعیتی است فراتر از عواطف صرف که در آن خداوند سرچشمۀ همۀ نیکویی‌ها و خوشی‌ها قلمداد می‌شود (مزمور ۱۶:‏۱۱، فیلیپیان ۴:‏۴ و رومیان ۱۵:‏۱۳). به یک معنا، شادی توشۀ زندگی مسیحی بر زمین (اول پطرس ۱:‏۸) و همچنین به یاد آورندۀ کیفیت حیات جاودانی است که شخص مسیحی در پادشاهی خدا از آن برخوردار خواهد بود (مکاشفه ۱۹:‏۷).

در عهدعتیق شادی با کل حیات ملی و مذهبی قوم اسرائیل ارتباط داشت. آن هنگام که قوم در رابطۀ مبتنی به عهد خود با یهوه بسر می‌بردند، شادی جزء لاینفک زندگی آنها بود. جشن‌ها و اعیاد گوناگون همگی گواه آن بودند که زیستن با یهوه سرشار از شادی و طراوت است. به‌قول مزمورنگار خوشا به‌حال آنانی که یهوه خدای ایشان است.

شادی تمامی ابعاد حیات قوم اسرائیل را در بر می‌گرفت، چه آن هنگام که برای عبادت به معبد می‌رفتند (مزمور ۴۲:‏۴، مزمور ۸۱:‏۱-۳) و چه زمانی که به شکلی خودجوش شادی خود را ابراز می‌کردند (مزمور ۸:‏۱۶). باید اذعان داشت که در یهودیت متأخرتر، (منظور نزدیک به تجسم خدا در مسیح) شادی در پرتو وقایع روزهای آخر تعریف می‌شد.

در عهدجدید و به‌خصوص در اناجیل هم‌نظر، شادی ثمرۀ اعلان آغاز پادشاهی خداست. در بدو تولد عیسی مسیح (لوقا ۲:‏۱۰) و همچنین ورود مظفرانۀ او به اورشلیم (مرقس ۱۱:‏۹ به بعد، لوقا ۱۹:‏۳۷) و همچنین پس از رستاخیز مسیح (متی ۲۸:‏۸)، شادی کیفیتی لاینقطع است که در سرتاسر خدمت مسیح که همانا منادی پادشاهی خدا بود دیده می‌شود. در انجیل یوحنا، عیسی شادی خود را به دیگران ارزانی می‌دارد (یوحنا ۱۱:‏۱۵ و ۲۴:‏۱۶). در اعمال رسولان، شادی خصلت بارز کلیسای اولیه بود زیرا که آنان به‌وضوح شاهد اعمال عجیب و عظیم خدا در عرصه‌های مختلف بودند (اعمال رسولان ۱۳:‏۵۲، ۸:‏۸، ۱۵:‏۳). پولس رسول واژۀ شادی را در رابطه با سه واقعیت به‌کار می‌برد. نخست زمانی که شخص به مسیح ایمان می‌آورد و در ایمان خود رشد می‌کرد (اول تسالونیکیان ۲:‏۱۹ به بعد و فیلیپیان ۲:‏۲). دوم، هنگامی که به‌خاطر ایمان به مسیح و رشد کلیسای او رنج را بر خود هموار می‌کنیم (کولسیان ۱:‏۲۴ و دوم قرنتیان ۶:‏۱۰). و سوم یادآوری این نکته که شادی ثمرۀ عمل روح خداست و از این رو بادوام و پویاست (غلاطیان ۵:‏۲۲).

اقتباس از New Bible Dictionary