You are here

تأملاتِ روحانی‌/۳۰

زمان تقریبی مطالعه:

۵ دقیقه

 

اکنون زندگی کن

شخصی بود که همیشه خود را برای اشتباهات گذشته‌اش شماتت می‌کرد. یکروز چنان غم و یأس او را فرو گرفت که دیگر حتی رمق دعا نیز در او باقی نماند. اینبار نیز خود را با این جمله محکوم می‌کرد: ?اگر کمی پشتکار داشتم‌، چقدر زندگیم تغییر می‌کرد...?. آنگاه نجوایی از درون شنید که به او می‌گفت‌: ?الان آن کاری را انجام بده که اگر پشتکار داشتی انجام می‌دادی و همه چیز خوب خواهد شد?. پس از آن دیگر با یادآوری دردناک گذشته خود را ناتوان نمی‌ساخت‌. دیگر در پی آن نبود تا با تجزیه و تحلیل گذشته‌، برای فرصتهای از دست رفته افسوس بخورد. او دریافت که باید برای ?اکنون‌? زندگی کند تا بتواند اراده خدا را انجام دهد.

توماس کمپس

 

عمل یک مسیحی‌

ما باید کاملا باز و همانند موم در دستهای خدا نرم باشیم‌. اتفاقاتی که در زندگی ما می‌افتد و ما به عنوان هدایای خداوند می‌پذیریم به ما این فرصت را می‌دهند که دائما خلاق بوده و مانند یک مسیحی عمل کنیم‌.

بسیاری از اوقات مسیحیان عادت دارند هنگامی که مشکل یا خطری به وجود می‌آید رو به سوی خدا نموده فریاد برآورند: ?خداوندا، ما را محافظت کن ما را نجات ده‌، برای ما مبارزه کن‌?. چقدر باید خداوند با تأثر به ما نگاه کند و با زبان سکوت -که اگر قلبهایمان به دلیل ترس ناشنوا نشده بود می‌شنیدیم‌- به ما بگوید: ?اما من تو را به درون این شرایط فرستادم تا برایم مبارزه کنی‌، آیا تو جزو آن لشکر پیشتاز ملکوت نیستی که فرستاده‌ام تا بر روی زمین برای من بجنگد؟ آیا من به رسولان خود نگفتم ?همانطوری که پدر مرا فرستاده‌، من نیز شما را می‌فرستم که زندگی کرده و بمیرید؟ آیا تو مثالها و نصایح رسولان را فراموش کرده‌ای‌؟

این بر عهدۀ ماست که حضور مسیح بر روی زمین باشیم‌، گاه پیروزمندانه و گاه مصلوب شده‌. ما باید همواره خودمان را بدهیم و هرگز فرار نکنیم‌.

 

شفاعت

شفاعت بدین معنی نیست که خدا را متوجه کارهایی کنیم که فراموش کرده انجام دهد، بلکه قرار دادن خودمان در قلب وضعیت دشوار است‌.

هنگامی که روسیه درگیر جنگی در داخل و خارج مرزهایش بود در یک دهکده کوچک در ایالتی که تازه دست به دست گشته بود، زنی جوان حدود 25 ساله با دو فرزند کوچکش به دام افتاده بودند. همسر این زن عضو گروه مخالف بود. او که نتوانسته بود به موقع فرار کند پنهان شده بود تا شاید بدین طریق جان خود و دو فرزندش را نجات دهد. این زن یک شبانه روز را در وحشت زیاد سپری کرد و روز بعد هنگام غروب درب کلبه‌ای را که در آن پنهان شده بود بازشد و زنی جوان به درون کلبه آمد. او که زنی ساده بود و هیچ نکته خاصی در وی دیده نمی‌شد سؤال کرد:

?آیا نام شما فلان و فلان است‌؟? مادر جوان با وحشت زیاد پاسخ داد: ?بله‌? همسایه گفت‌: ?محل اختفای شما کشف شده‌، آنها امشب برای تیرباران شما خواهند آمد. شما باید فرار کنید?. مادر نگاهی به فرزندان خود کرد و گفت ?به کجا فرار کنم‌؟ چگونه می‌توانم با این دو طفل بگریزم‌؟ آنها نمی‌توانند به اندازه کافی سریع بروند که گرفتار نشویم‌?. این همسایه ناگهان به معنای واقعی کلمه تبدیل به همسایه مذکور در انجیل شد و به مادر جوان نزدیک شد و با تبسمی گفت‌: ?آنها به دنبال شما نخواهد گشت‌، زیرا من در اینجا به جای شما باقی خواهم ماند?. مادر جوان پاسخ داد:

?اما آنها شما را اعدام خواهند کرد?. همسایه گفت‌: ?بله اما من که فرزندی ندارم‌. شما باید بروید?. آن زن و بچه‌ها رفتند ولی همسایه منتظر ماند تا با مرگ روبرو شود.

وقتی ما برای کسی شفاعت می‌کنیم یعنی خود را در بطن بحران قرار می‌دهیم و مشکل او به مشکل ما تبدیل می‌گردد.

اسقف آنتونی بلوم‌

 

شکوفایی بهاری

درخت را بنگر که چگونه پاییز با طبیعتش فخرش را می‌گیرد و او را عریان می‌کند، اکنون تهی است‌، خالیست از هر چه که به آن می‌بالید.

حال ای انسان زمینی تهی شو از تمام افتخارات دنیوی‌. چرا که مسیح هیچگاه تو را اینگونه پذیرا نیست‌. ریزش آرام آرام برگ درختان را بنگر، آیا این تصویری نیست برای ما! تا یاد بگیریم که باید تهی شد خالی شد از تمامی ضعف‌ها، از تمامی گناهان‌، از تمامی اشتباهات‌.

آری باید سخت شد باید همچون درخت شد. بنگر یکه و تنها سرمای زمستان را تحمل کرد. حال نوبت توست که این سرمای بیابان زندگیت را تحمل کنی‌.

آیا هیچ اندیشه کرده‌ای که این درخت‌، این نشانه قدرت خدا با تو سخن می‌گوید بله با تو. به تو می‌گوید: قوی باش‌، تحمل کن چرا که خداوند با روحش و با نفس مسیحایش ترا شکوفا خواهد کرد. پس اعتماد کن در هر بیابانی که هستی بدان شکوفایی بهاری در انتظارت نشسته‌.

روشنک خرقانی (آلمان‌)

 

معاوضه بر روی صلیب

عیسی مجازات شد، تا ما بخشش را دریافت نماییم (اشعیا 53:‌۴و5).

عیسی مجروح شد، تا ما شفا را دریافت نماییم (اشعیا 53:‌۴و5)

عیسی که گناه را نشناخت‌، در راه ما گناهکار محسوب شد تا ما در وی عادل شمرده شویم (اشعیا 53:‌10 و دوم قرنتیان 5:‌21).

عیسی بخاطر ما متحمل مرگ شد تا ما در او حیات دریافت نماییم (عبرانیان 2:‌9).

عیسی بخاطر ما ملعون شد تا ما برکت را دریافت نماییم‌. (غلاطیان 3:‌13و 1۴).

عیسی بخاطر ما فقیر شد تا ما در دولتمندی او شریک شویم‌. (دوم قرنتیان 8:‌9).

عیسی بخاطر ما بی‌حرمت شد تا ما در جلال او شریک شویم‌. (متی 27:‌35 و 36).

عیسی بخاطر ما ترک و مردود شد تا ما در او پسندیده و مقبول پدر واقع شویم (افسسیان‌1:‌5 و6).

عیسی بخاطر ما با مرگ خود از زمین زندگان منقطع شد تا ما در او تا ابد با خدا یک شویم (اشعیا 53:‌8 و اول قرنتیان 6:‌17).

عیسی انسانیت کهنه ما را با خود مصلوب کرد تا از ما انسانی تازه بیافریند (رومیان 6:6 و کولسیان 3:‌9 و 10).