You are here

قانون طلایی برای موعظۀ موفق‌

زمان تقریبی مطالعه:

۱۳ دقیقه

برای هر فرد این امکان وجود دارد که از روح‌القدس پر باشد ولی علی‌رغم آن بسیار بد موعظه کند. این امر زمانی رخ می‌دهد که واعظ "قانون طلایی" ارتباط را نادیده می‌گیرد. این موضوع بسیار حیاتی است زیرا موعظه بسیار بد هرگز به گرسنگی روحانی مخاطبین پاسخ نمی‌گوید. اگر شما مسئولیتی را در خدمت موعظه به عهده دارید، از شما خواهش می‌کنم که این مقاله را با دقت بخوانید.

اغلب موعظه‌ها حاوی سه نکته منفی هستند:

۱- حاوی مطالب و موضوعات نامربوط هستند.

۲- به نیاز جماعت شنونده پاسخ نمی‌دهند.

۳- موعظه حاوی مثال نیست‌.

 

۱) بیان موضوعات مربوط و منسجم

معمولاً بزرگترین عامل منفی در یک موعظه‌، اظهار موضوعات نامربوط است‌. واعظ خواهان آن است که مسیحیان بیشتر متعهد و مطیع گردند. بنابراین او با اظهار اینکه آنان باید مانند یک سرباز باشند موعظه را آغاز می‌کند. او در حقیقت به جنگ روحانی فکر می‌کند و به سراغ افسسیان باب۶ می‌رود و هر یک از سلاحها را تشریح می‌کند. در اینجاست که او بیاد می‌آورد که یک انسان متعهد باید از طرف خدا خوانده شود و از این رو به سراغ ارمیای نبی می‌رود که از رحم مادرش این خواندگی را داشت‌. این موضوع به او یادآوری می‌کند که سقط جنین یک کار بسیار وحشتناک است و پیغام کوتاهی نیز در مورد "قداست حیات انسانی" ایراد می‌کند. پس از بیان این مطالب متوجه می‌شود که ده دقیقه بیشتر از زمان موعد صحبت کرده‌است و بسیار شتابزده موعظه را به پایان می‌رساند. اما در واقع چنین موعظه‌ای مردود قلمداد می‌شود زیرا حاوی موضوعات مختلفی است‌، از جمله‌: تعهد، جنگ روحانی، سپر الهی، خوانده شدن‌، سقط جنین و ...

Haddon Robinson در کتاب جالب خود "موعظۀ کتاب‌مقدسی" این‌طور می‌نویسد: موعظه‌ها بدین دلیل ناموفقند که دارای موضوعات زیادی هستند و این موضوعات ارتباطی با هم ندارند. روبینسون از شخصی به‌نام R.L.Rowe صحبت می‌کند که صدها موعظه را گوش داده و در مورد آنها با افراد عادی بحث و گفتگو کرده است‌. اما یک نتیجه‌گیری واحد از این موعظه‌ها گرفته نمی‌شد زیرا که خطابه‌ها دارای ایده‌های زیاد و نامربوط بود.

الف‌) اطمینان حاصل کنید که یک ایدۀ کتابمقدسی را اعلام می‌کنید (جملۀ موضوعی)

برای اجتناب از تأثیر موضوعات نامربوط اصل "قانون طلایی" را دنبال کنید و از اینکه یک ایدۀ کتابمقدسی را موعظه می‌کنید مطمئن شوید. ایده‌، عبارتی است که شامل یک موضوع و همچنین جمله مکمل‌کنندۀ آن موضوع است‌. حال برای تشخیص بهتر این دو نکته حیاتی به ذکر توضیحات زیر می‌پردازیم‌: در واقع موضوع پاسخی به این سؤال است‌، واعظ در بارۀ چه مطلبی صحبت می‌کرد؟ مثلاً "شادی خداوند" تنها یک ایده نیست بلکه بیانگر موضوع موعظه است‌. سپس باید برای تکمیل این موضوع و تبدیل آن به ایده‌، جمله مکمل‌کننده‌ای وجود داشته باشد. مانند: "شادی خداوند به ایماندار قوت می‌دهد که با مسائل هر روزۀ زندگی خود مقابله کند".

نکات فوق‌الذکر را می‌توان این‌چنین خلاصه نمود:

"واعظ در باره چه صحبت می‌کرد؟ او در مورد شادی خداوند صحبت می‌کرد" (تشخیص موضوع موعظه‌)

"او در مورد شادی خداوند چه گفت‌؟ او بیان کرد که شادی خداوند به انسان توانایی رویارویی با مسائل هرروزۀ زندگی را می‌دهد" (تشخیص جملۀ مکمل‌کنندۀ موضوع موعظه‌).

و بدین سان جمله موضوعی شکل می‌گیرد. بنابراین جملۀ موضوعی حاصل جمعِ موضوع موعظــه و جمله مکمل‌کنندۀ آن است‌. جمله موضوعی ایده کتابمقدسی است که به موعظه وحدت می‌بخشد. و در واقع جمله‌ای است که واعظ می‌خواهد شنونده آن را بیاد داشته باشد. لطفاً بار دیگر که موعظه کردید از یکی از شنوندگان دو سؤال را پیرامون تشخیص موضوع موعظه و جمله مکمل‌کننده آن بپرسید. اگر شما پاسخ واضحی را دریافت نمی‌کنید احتیاج دارید که بیشتر در این مورد کار کنید.

ب) چگونه جمله موضوعی را بسازیم‌؟

بطور کلی دو نوع موعظه وجود دارد: موعظه موضوعی (Topical Sermon) و موعظۀ تشریحی (Expository Sermon). در موعظه موضوعی واعظ موعظۀ خود را براساس یک موضوع از کتاب‌مقدس بنا می‌کند و از بخشهای مختلف کتابمقدس برای حمایت آن موضوع استفاده می‌کند. ولی در موعظه تشریحی، باید از متن کتاب‌مقدس استخراج گردد.

حال تصور کنید که می‌خواهید بر اساس انجیل مرقس باب ۱۶:‏۱-۴ موعظه تشریحی کنید. قدم اول سؤالی است که باید بدان پاسخ گوییم‌: چگونه می‌توان جمله موضوعی را از متن استخراج کرد؟ قدمهای زیر برای بدست آوردن جمله موضوعی برای یک موعظه تشریحی، الزامی است‌:

I. ابتدا با کلمات خود بنویسید که متن در باره چه سخن می‌گوید. بخاطر بسپارید که هیچ تفسیر و یا نکته روحانی را در این مرحله به متن اطلاق نکنید. زیرا که متن به روشنی بیان می‌دارد که "سه زن برای تدهین بدن عیسی حنوط می‌خرند و قبل از رسیدن به قبر و در طول راه در مورد اینکه چگونه سنگ بزرگ جلو قبر را به کنار زنند، صحبت می‌کردند. وقتی به آنجا رسیدند دیدند که سنگ قبر به کناری نهاده شده است‌".

II. حال مطلبی را که یادداشت کرده‌اید بخوانید و از خود سؤال کنید که این بخش از کلام بر چه نکته‌ای تأکید می‌ورزد؟ در واقع آنان می‌بایست برای تدهین بدن عیسی سنگ را به کناری نهند و این مشکل اصلی آنهاست‌. بنابراین تأکید اصلی اولیۀ متن بر زود از خواب بیدار شدن و یا تدهین بدن عیسی با حنوط نیست‌. تأکید اصلی این است‌: سه زن وفادار و صادق در مورد مسأله‌ای (چه کسی سنگ قبر را می‌غلطاند) نگران هستند، این مسأله تا قبل از رسیدن به قبر فکر آنان را بخود مشغول داشته است‌. در فن سخنوری استخراج این مطلب تأویل نام دارد. شایان ذکر است که متن می‌تواند بیش از یک موضوع اصلی را دارا باشد. اما شما باید موضوعی را انتخاب کنید که می‌خواهید دربارۀ آن موعظه کنید. و اگر تلاش کنید که بیش از یک موضوع را موعظه کنید شکست خواهید خورد زیرا بر طبق قانون طلایی، موعظه فقط باید یک موضوع اصلی را معرفی کند.

III. حال شما موضوع اصلی متن را بر اساس اصول تأویل پیدا کرده‌اید، ولی هنوز جملۀ موضوعی را شکل نداده‌اید. بنابراین باید موضوع اصلی متن را تبدیل به یک حقیقت روحانی کنید که به نیازها و مسائل روزمره زندگی پاسخ دهد. شاید این قسمت مشکل‌ترین بخش آمادگی برای یک موعظه باشد. چگونه می‌توان موضوع اصلی مرقس ۱۶:‏۱-۴ را به یک جمله موضوعی تبدیل کرد؟ یک امکان می‌تواند این باشد: خدا پاسخی برای نگرانیهای لاینحل مسیحیان وقف شده دارد، حتی قبل از اینکه با آن روبرو گردند. این عبارت به هر دو سؤال تشکیل‌دهندۀ جمله موضوعی پاسخ می‌دهد و اساس کتابمقدسی دارد و موضوع اصلی مرقس ۱۶ را نیز منعکس می‌سازد.

اما چنین نتیجه‌گیری چندان دقیق نیست‌. شایان ذکر است که جمله موضوعی باید صریح و دقیق باشد تا مردم آن را راحت بخاطر آورند. از این رو می‌توان جمله موضوعی دیگری را نیز با این مضمون بیان داشت‌: خدا به مقابله با مشکلات ما برمی‌خیزد پیش از آنکه با آنها مواجه شویم‌. این جمله کوتاهتر است اما چندان واضح نیست‌. برای نمونه ضمیر "ما" در این جمله به که اشاره دارد؟ مسیحیان وقف شده‌، مسیحیان دنیوی، غیرمسیحیان‌، و یا یک بودیست که اتفاقی به جلسه آمده است‌؟ اما پیام کلام خدا در این متن خطاب به همگان نیست‌، بلکه تنها مسیحیان وقف‌شده را در بر می‌گیرد. بنابراین بیان این جمله موضوعی معنای متن را خدشه‌دار می‌سازد. و همچنین واژۀ مشکلات در جمله موضوعی فوق به چه اشاره دارد؟ باید اذعان داشت که معنای کلمۀ "مشکلات‌" حاوی مفهوم وسیعی است و می‌تواند به همۀ مشکلاتی نیز که ما برای خود خلق می‌کنیم‌، اشاره کند که بطور قطع متن مورد نظر پیرامون آن سخن نمی‌گوید.

اما تاکنون علیرغم تلاش خود به جمله موضوعی دست نیافته‌ایم‌. زیرا که برآنیم که جمله موضوعی ما دقیق و همچنین صحیح باشد و با امانت ایدۀ اصلی متن را براساس تأویل صحیح منتقل سازد. گزینۀ دیگر می‌تواند این باشد: خدا موانع غیرممکن و غیرقابل عبور را برمی‌دارد پیش از آنکه حتی خادمانش با آنها روبرو گردند. این جمله دقیق‌تر است و بکارگیری واژۀ "خادم‌" به تأویل صحیح متن وفادار می‌ماند.

مورد فوق نمایانگر آن است که تعیین جمله موضوعی برای یک موعظه تشریحی یک کار پنج دقیقه‌ای نیست‌، بلکه احتیاج به دقت فکری دارد تا موفقیت‌آمیز باشد.

موعظه موضوعی

برای تهیه یک موعظه موضوعی، واعظ یک موضوع کتابمقدسی را انتخاب می‌کند و آن را در قالب جمله موضوعی بیان می‌دارد و سپس با انتخاب بخشهای مختلف کتابمقدس به پشتیبانی از جمله موضوعی خود می‌پردازد. مثلاً می‌خواهید که دربارۀ "دعا" موعظه کنید. این موضوع بسیار وسیع و گسترده است‌، شما باید آن را محدودتر کنید. تصمیم می‌گیرید در مورد "دعای بدون جواب‌"، موعظه کنید. همانگونه که آموختیم جمله موضوعی از دو بخش تشکیل می‌شود، عبارت فوق بیانگر موضوع در جمله موضوعی است‌. ولی چه می‌خواهید در مورد دعای بدون جواب بگویید؟ به عبارت دیگر، جملۀ مکمل‌کنندۀ موضوع شما چیست‌؟ از این رو تصمیم می‌گیرید نگاهی به "دلایل‌" دعای بدون جواب بیندازید. پس از مطالعۀ کلام خدا دلایل زیادی را دال بر دعای بدون جواب در کتابمقدس پیدا می‌کنید. حال شواهد کتابمقدسی کافی برای اقامۀ موعظه خود در اختیار دارید و می‌توانید جمله موضوعی خود را تعیین کنید.

معمولاً دلایل خوبی برای دعای بدون جواب وجود دارد.

همانگونه که گفتیم هر جمله موضوعی باید به دو سؤال پاسخ دهد:

۱- در مورد چه صحبت می‌کنید؟ "دعای بدون جواب‌"

۲- در مورد دعای بدون جواب چه می‌گویید؟ "معمولاً دلایل خوبی برای آن وجود دارد". و چون شما کتاب مقدس را مطالعه کرده‌اید، از صحت آن اطمینان دارید.

شما می‌توانید از دلایل زیادی برای پشتیبانی از جمله موضوعی خود استفاده کنید (سه دلیل کافی است‌)، اما باید همیشه در برابر وسوسۀ منحرف شدن به ابعاد دیگر مبحث دعا مقاومت کنید و به محض اینکه وسوسه شوید تا در مورد مباحث دیگر از جمله‌: "قدرت دعا" و یا "دعا در نام عیسی مسیح‌" مطلبی بگویید، در معرض خطر ایده‌های نامربوط قرار می‌گیرید و باعث مغشوش شدن ذهن شنوندگان خود می‌گردید.

این مطلب برای هر نوع موعظه چه موضوعی و چه تشریحی صادق است‌: جمله موضوعی شالوده و اساس موعظه است‌. هر تقسیم‌بندی، هر کلمۀ توضیحی، کاربرد و مثال باید همه بطور مستقیم به جمله موضوعی مربوط شوند. شما باید همواره در زمان تهیۀ موعظه از خود سؤال کنید که چگونه این عبارت به جمله موضوعی مربوط است‌؟
اگر عبارتی به آن مربوط نیست‌، هر چقدر هم که جالب باشد شما خطر مهلک ورود موضوعات نامربوط را به موعظه خود هموار می‌سازید و بدین سان موعظه انسجام خود را از دست می‌دهد. پس هیچگاه فراموش نکنید: قانون طلایی.

یک موضوع از کتابمقدس را با بیان مثال‌های خوب که به نیازهای شنوندگان مربوط است‌، موعظه کنید.

 

۲) مناسب با نیازهای شنوندگان‌

مردم به پیغام‌هایی که فکر می‌کنند به شرایط و نیازهای آنان مربوط است‌، گوش می‌دهند. کلیسای "ریک وارن‌" در آمریکا از تعدادی انگشت‌شمار، به بیست هزار نفر افزایش یافت‌. موعظه‌های او به نیازهای شنوندگان مربوط بود. او می‌گوید که مغز ما دارای یک سیستم خودکار است که فقط پیغام‌هایی را که ارزشمند و بامحتوی هستند، جذب می‌کند. ما نیز باید به مردم نشان دهیم که پیام ارزشمند و منحصربه فرد کتابمقدس به عمیق‌ترین نیازهای ما پاسخ می‌دهد.

پیش از آنکه بخواهیم جمله موضوعی را بیابیم‌، باید خود را در دنیای شنوندگان قرار دهیم و دردهای آنان را احساس کنیم و سؤال کنیم آیا این حقیقت کتابمقدس به شنوندگان بصورت عملی کمک خواهد کرد؟ موعظه‌های نامتناسب مشکلات زیادی را با خود به کلیساها به ارمغان می‌آورند. بررسی اخیر در بریتانیا نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از مردم موعظه‌هایی را شنیده‌اند که با نیازهای آنان متناسب نبوده‌است‌. من یکبار موعظه‌ای را شنیدم که واعظ حدود یکساعت برای گروهی از ایرانیان که اخیراً به غرب آمده بودند، صحبت کرد. پیغام او در باره راستی بود و او در این پیام علیه شاهدان یهوه و دیگر فرقه‌های دروغین سخن گفت‌. بیشتر شنوندگان حتی نام این فرقه‌ها را نشنیده بودند. پیغام‌، کاملاً با وضعیت شنوندگان بیگانه بود.

تمامی جملات موضوعی که در این مقاله به آن اشاره کردیم به نوعی مربوط به نیازهای مردم هستند. در واقع مردم می‌خواهند که دعاهایشان پاسخ داده شود، می‌خواهند بدانند که چگونه شادی را تجربه کنند، و می‌خواهند به خدایی ایمان آورند که می‌تواند مشکلات و موانع آنان را در زندگیشان بردارد. اما می‌باید این حقایق با دنیای شنوندگان ارتباطی ملموس بیابد و در فضای درک و فهم آنان لنگر بیندازد. جان استات می‌گوید که موعظۀ خوب مانند پلی است که حقیقت کتابمقدس را به جهان امروز متصل می‌کند، و وظیفۀ واعظ این است که پل ارتباط را بسازد. اما تحقق این امر جز با اطلاع داشتن از دنیای شنوندگان و اطلاق پیام کلام خدا به دنیای آنان میسر نمی‌گردد. بدین سان سیستم خودکار مغز اجازه عبور پیامی ارزشمند را صادر می‌کند و مردم بدان گوش خواهند داد. زیرا که قانون طلایی این است‌:

 

۳) اهمیت و ارزش مثال

آیا تاکنون سؤال کرده‌اید که چرا بعضی از واعظین شما را به صندلیهای خود میخکوب می‌کنند و عده‌ای دیگر شما را از فرط خستگی به خواب می‌کشانند؟ واعظان موفق موعظۀ خود را با داستانهای زیبا و پرمفهوم عجین می‌سازند. اگر به موعظه یکی از واعظان بسیار معروف بنام راوی زاکاریاس گوش دهید درمی‌یابید که او از داستانهای بسیار برای به تصویر کشیدن حقایق کتابمقدسی استفاده می‌کند. ریک وران نیز اهمیت داستان را در موعظه تأکید می‌کند. او به ما یادآوری می‌کند که کتابمقدس سرشار از داستانهایی است که خدا از طریق آنها با انسان ارتباط برقرار کرد. اما چرا داستان‌؟ زیرا داستان توجه ما را جلب و احساسات ما را تحریک می‌کند و به یادآوری ما مدد می‌رساند.

باید اذعان داشت که می‌توان یک حقیقت مندرج و مناسب در کتابمقدس را موعظه کرد اما ارتباط با شنوندگان برقرار نشود. زیرا که پیغام از مثالهای خوب بهره نبرده است‌. اگر موعظه‌ای تماماً به تشریح‌، بحث و کاربرد پیام بپردازد، مردم آن را خسته‌کننده خواهند یافت و بتدریج گیرندگان خود را خاموش خواهند کرد. علیرغم آنکه جمله موضوعی شما متناسب و بجاست ولی موعظه چیزی جز اتلاف وقت نیست‌. مردم گوش نمی‌دهند زیرا احساس می‌کنند که در اتاقی بدون پنجره قرار گرفته‌اند. آنان می‌خواهند که شما بعنوان واعظ پرده‌ها را کنار زده و بگذارید که نور از طریق داستانها و مثالها به درون اتاق بیاید.

اگر مثال اینقدر مهم است‌، چرا بسیاری از واعظان کمتر از آنها استفاده می‌کنند! زیرا که پیدا کردن مثال صحیح کار بسیار سختی است‌. بلی یک واعظ جدی باید یک خواننده جدی نیز باشد، خوانندۀ کتابها، روزنامه‌ها و مجلات‌. او باید به دقت و با ظرافت به ضبط داستانها و مثالهای مفید بپردازد. هر گاه که داستانی را می‌خوانید سریع آن را در بایگانی خود محفوظ دارید. در غیر این صورت آن را از دست خواهید داد. سرانجام زمانی که موعظه خود را تهیه می‌کنید مجموعۀ عظیمی از مثالها را در اختیار دارید که می‌توانید از آنها استفاده کنید. بار دیگر بخاطر بسپارید که قانون طلایی این است‌.

یک موضوع از کتابمقدس را با بیان مثال‌های خوب که به نیازهای شنوندگان مربوط است‌، موعظه کنید.

سخن پایانی: کار سخت و روح‌القدس‌

موعظه‌، کار سختی است‌. تعیین یک جمله موضوعی متناسب و همچنین پیدا کردن مثالهای خوب کار دشواری است‌. ولی ما از انگیزه لازم برای تحقق این هدف برخورداریم‌. به افرادی که باید برایشان صحبت کنید بیندیشید، به تأثیری که موعظه شما خواهد گذاشت فکر کنید و اگر این کافی نیست به مدت زمانی که شنوندگان به موعظه شما گوش می‌دهند توجه کنید. حتی اگر بیست نفر در کلیسا دارید و دو ساعت صرف آمدن و رفتن آنها می‌شود و یک ساعت نیز در کلیسا به موعظه شما گوش دهند، شصت ساعت ارزش آن را دارد که روی موعظه خود با جدیت کار کنید.

اما کار سخت نیز البته به تنهایی کافی نیست‌. واعظان باید از روح‌القدس پر شوند. قدرت کلام آنان به رابطه شخصی آنها با خداوند بستگی دارد. ولی این مطلب موضوع دیگری است که پرداختن به آن مجالی دیگر می‌طلبد.

ممکن است که شما وقت تحصیل در الهیات را نداشته باشید. ولی اگر می‌خواهید که موعظه کنید می‌خواهم شما را صمیمانه به دروس دانشگاه آی سی آی در این زمینه بنام "اصول تهیه موعظه‌" جلب نمایم که توسط جیمز براگا به رشته تحریر درآمده است‌. این کتاب دارای یک کتاب راهنما نیز می‌باشد. برای اطلاعات بیشتر با مؤسسه ایلام تماس حاصل نمایید.