You are here

مردم‌ از گرسنگی‌ می‌ميرند و ما ...

زمان تقریبی مطالعه:

۶ دقیقه

(تفکری‌ درباره‌ وظیفه‌ کلیسا)

ویلیام‌ تمپل‌ (WILLIAM TEMPLE) که‌ زمانی‌ اسقف‌ اعظم‌ انگلستان‌ بود، گفته‌ است‌‌: "کلیسای‌ مسیحی‌ تنها سازمانی‌ است‌ در دنیا که‌ صرفاً برای‌ منفعت‌ آنهایی‌ تشکیل‌ شده‌ که‌ عضوش‌ نیستند."

مهم‌ترین‌ وظیفه‌ و مأموریت‌ کلیسا این‌ است‌ که‌ مژدۀ‌ عیسی‌ مسیح‌ را به‌ تمام‌ جهان‌ برساند. بدون‌ شک‌ خواست‌ و ارادۀ‌ خدایی‌ که‌ جهان‌ را محبت‌ نمود و پسر یگانۀ‌ خود را فرستاد، این‌ است‌ که‌ همه‌ این‌ حقیقت‌ را بدانند.

افسانه‌ای‌ هست‌ که‌ می‌گوید بعد از آنکه‌ مسیح‌ به‌ آسمان‌ صعود فرمود، فرشتگان‌ از او سؤال‌ کردند که‌ برای‌ رساندن‌ پیغام‌ انجیل‌ به‌ جهان‌، چه‌ نقشه‌ای‌ دارد؟ مسیح‌ در جواب‌ گفت‌‌: «من‌ دوازده‌ نفر را بر روی‌ زمین‌ گذاشته‌ام‌ که‌ این‌ خدمت‌ را انجام‌ بدهند.» فرشتگان‌ که‌ شاهدان‌ مسیح‌ را با تمام‌ ضعف‌ها و شکست‌هایشان‌، خوب‌ می‌شناختند پرسیدند‌: «اگر آنها این‌ وظیفه‌ را انجام‌ ندهند، چه‌ نقشه‌ دیگری‌ دارید؟» مسیح‌ در جواب‌ فرمود‌: «نقشۀ‌ دیگری‌ ندارم‌.»

خدا برای‌ اعلام‌ مژده‌ انجیل‌، می‌توانست‌ از راه‌های‌ مختلفی‌ استفاده‌ کند. مثلاً می‌توانست‌ بر روی‌ ابرها با حروف‌ بزرگ‌، یوحنا ۳:‏۱۶ را بنویسد. ولی‌ نقشۀ‌ خدا این‌ است‌ که‌ "ما" را بکار برد و "ما" را بفرستد. کلام‌ خدا به‌عنوان‌ راهنما و الگوی‌ ما، مأموریت‌ کلیسا را به‌روشنی‌ بیان‌ می‌کند و توضیح‌ می‌دهد که‌ چطور رسولان‌ با "همکاری‌ کلیسا" جلو می‌رفتند و بشارت‌ می‌دادند. به‌ همین‌ دلیل‌، خواندن‌ کتاب‌ اعمال‌ رسولان‌ می‌تواند به ما انگیزه کار بشارت‌ را بدهد، زیرا در آن‌ ملاحظه‌ می‌کنیم‌ که‌ در نتیجه‌ کار ایمانداران‌، هزاران‌ نفر به‌ کلیسا افزوده‌ شدند.

اما انگیزه‌های‌ کلیسای‌ اولیه‌ چه‌ بودند؟ چه‌ چیزی‌ باعث‌ شد که‌ حتی‌ علیرغم‌ جفا و مخالفت‌، کار بشارت‌ را ادامه‌ دهند؟ چرا حاضر بودند زحمات‌ را متحمل‌ شوند؟

۱- اولاً به‌خاطر "محبت‌ خدا" زحمت‌ می‌کشیدند. خدای‌ یوحنا ۳:‏۱۶ محبت‌ خود را در قلب‌ آنها ریخته‌ بود (رومیان‌ ۵:‏۵). ایشان‌ می‌دانستند که‌ منشأ بشارت‌، قلب‌ پر مهر خداست‌. همچنین‌ می‌دانستند که‌ خدا «نمی‌خواهد کسی‌ نابود شود بلکه‌ مایل‌ است‌ که‌ همه‌ از گناهانشان‌ توبه‌ کنند» (دوم‌ پطرس‌ ۳:‏۹).

۲- ثانیاً به‌خاطر "فرمان‌ مسیح‌" زحمت‌ می‌کشیدند. "فرمان‌ اعظم‌" پنج‌ بار به‌صورت‌های‌ مختلف‌ در اناجیل‌ و اعمال‌ رسولان‌ تکرار شده‌ است‌ (متی‌ ۲۸:‏۱۸-۲۰؛ مرقس‌ ۱۶:‏۱۵؛ لوقا ۲۴:‏۴۷؛ یوحنا ۲۰:‏۲۱ و اعمال‌ رسولان‌ ۱:‏۸). براساس‌ این‌ آیات‌، پی‌ می‌بریم‌ که‌ این‌ فرمان‌ تمام‌ دنیا را فرا می‌گیرد‌‌: «تا دورافتاده‌ترین‌ نقاط‌ عالم‌ شاهدان‌ من‌ خواهید بود» (اعمال‌ رسولان‌ ۱:‏۸). ما مثل‌ فرقۀ‌ "شاهدان‌ یهوه‌"، از این‌ عبارت‌ سوءاستفاده‌ نمی‌کنیم‌. مطابق‌ این‌ آیه‌، ما می‌دانیم‌ که‌ شاهدان‌ مسیح‌ هستیم‌. در دوم‌ قرنتیان‌ باب‌ ۵ هم‌ باز مسؤولیت‌ سنگین‌ ما مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ است‌، زیرا پولس‌ در مورد موضوع‌ مصالحه‌، نشان‌ می‌دهد که‌ خدا «خدمت‌ مصالحه‌ را به‌ ما سپرده‌ است‌» (آیه‌ ۱۸). «پس‌ ما سفیرانی‌ از جانب‌ مسیح‌ هستیم‌ و گویی‌ خدا به‌وسیلۀ‌ ما شما را می‌خواند» (آیۀ‌ ۲۰). همچنین‌ پولس‌ می‌دانست‌ که‌ این‌ وظیفه‌ و مأموریت‌ به‌ عهدۀ‌ ما گذاشته‌ شده‌ و در آن‌ اجبار هم‌ هست‌‌‌: «اگر بشارت‌ دهم‌ نمی‌توانم‌ فخر کنم‌ زیرا از انجام‌ آن‌ ناگزیرم‌! وای‌ بر من‌ اگر بشارت‌ ندهم‌» (اول‌ قرنتیان‌ ۹:‏۱۶). مسیح‌ نیز فرمود:

«اگر مرا دوست‌ دارید، دستورهای‌ مرا اطاعت‌ خواهید کرد» (یوحنا ۱۴:‏۱۵).

۳- ثالثاً به‌خاطر "نیاز مردم" زحمت‌ می‌کشیدند. آنها می‌دانستند که‌ همه‌ از لحاظ‌ روحانی‌ مرده‌اند و در این‌ جهان‌ بدون‌ امید و بدون‌ خدا بسر می‌برند (افسسیان‌ ۲:‏۱و۱۲). همچنین‌ می‌دانستند که‌ همۀ‌ برکات‌ روحانی‌ و مخصوصاً آمرزش‌ گناهان‌ فقط‌ در عیسی‌ مسیح‌ یافت‌ می‌شود. پس‌ هرجایی‌ که‌ می‌رفتند، همانطوری‌ که‌ مسیح‌ گفته‌ بود، دربارۀ‌ این‌ آمرزش‌ و نجات‌ صحبت‌ می‌کردند (لوقا ۲۴:‏۴۷؛ اعمال‌ رسولان‌ ۲:‏۳۸، ۴:‏۱۲، ۵:‏۳۱، ۱۰:‏۴۳ و ۱۳:‏۳۸).

پس‌ ما باید در مقابل‌ محبت‌ خدا، فرمان‌ مسیح‌ و نیاز مردم‌ احساس‌ مسؤولیت‌ کنیم‌. اما چه‌ کاری‌ باید در قبال‌ این‌ مسؤولیت‌ انجام‌ دهیم‌؟ به‌ چه‌ چیز احتیاج‌ داریم‌؟ با یک‌ بررسی‌ کوتاه‌ از تعلیم‌ عیسی‌ مسیح‌ راجع‌ به‌ خرمن‌، در متی‌ ۹ و یوحنا ۴ ملاحظه‌ می‌کنیم‌ که‌:

۱- به‌ دید احتیاج‌ داریم‌. مسیح‌ می‌فرماید: «توجه‌ کنید، به‌ شما می‌گویم‌ به‌ کشتزارها نگاه‌ کنید و ببینید که‌ حالا برای‌ درو آماده‌ هستند» (یوحنا ۴:‏۳۵). ما نه‌ فقط‌ باید نیاز مردم‌ را ببینیم‌، بلکه‌ باید ببینیم‌ که‌ حصاد آماده‌ است‌ و کار را به‌ بعد موکول‌ نکنیم‌.

۲- به شفقت‌ احتیاج‌ داریم‌. «وقتی‌ او جمعیت‌ زیادی‌ را دید، دلش‌ به‌ حال‌ آنها سوخت‌ زیرا آنان‌ مانند گوسفندان‌ بدون‌ شبان‌ پریشان‌ حال‌ و درمانده‌ بودند» (متی‌ ۹:‏۳۶). عیسی‌ با دیدن‌ وضع‌ مردم‌، دلش‌ به‌ درد می‌آمد و با رحم‌ و شفقت‌، به‌ دنبال‌ این‌ بود تا احتیاجشان‌ را رفع‌ نماید. آیا ما نیز همانند مسیح‌ با دیدن‌ چنین‌ مناظری‌، قلب‌مان‌ به‌ درد می‌آید؟ آیا می‌توانیم‌ همدرد و شریک‌ دردهای‌ دیگران‌ باشیم‌؟ خدا کند که‌ ما قلبی‌ پر از رحم‌ و شفقت‌ نسبت‌ به‌ همه‌ داشته‌ باشیم‌.

۳- به‌ دعا برای‌ کارگران‌ احتیاج‌ داریم‌. «در حقیقت‌ محصول‌ فراوان‌ است‌ ولی‌ کارگر کم‌. بنابراین‌ شما باید از صاحب‌ محصول‌ درخواست‌ نمایید تا کارگرانی‌ برای‌ جمع‌آوری‌ محصول‌ خود بفرستد» (متی‌ ۹:‏۳۷-۳۸ ؛ لوقا ۱۰:‏۲). پس‌ ما باید دعا کنیم‌ که‌ خدا کارگرانی‌ برای‌ جمع‌آوری‌ محصول‌ بفرستد.

۴- به‌ عمل‌ احتیاج‌ داریم‌. در ابتدای‌ فصل‌ بعد، یعنی‌ در متی‌ باب‌ ۱۰، ملاحظه‌ می‌کنیم‌ که‌ مسیح‌، دقیقاً بعد از دیدن‌ آن‌ جمعیت‌ انبوه‌، شاگردان‌ خود را برای‌ بشارت‌ (عمل‌) می‌فرستد. همان‌ مسیح می‌خواهد ما را هم‌ بفرستد. «همانطور که‌ پدر مرا فرستاد من‌ نیز شما را می‌فرستم‌» (یوحنا ۲۰:‏۲۱).

ولی‌ با چه‌ وسیله‌ای‌ ما را می‌فرستد؟ خدا را شکر که‌ خدا با ماست‌ و ما را تنها نمی‌گذارد. ما همکاران‌ خدا هستیم‌ (اول‌ قرنتیان‌ ۳:‏۹) و با حضور مسیح‌ (متی‌ ۲۸:‏۲۰) و قدرت‌ روح‌القدس‌ (لوقا ۲۴:‏۴۹) به‌ جلو می‌رویم‌. و به‌ همین‌ جهت‌، لازم‌ بود که‌ روح‌القدس‌ یعنی‌ روح‌ مسیح‌ نازل‌ شود «وقتی‌ روح‌القدس‌ بر شما نازل‌ شود قدرت‌ خواهید یافت‌ و... شاهدان‌ من‌ خواهید بود» (اعمال‌ رسولان‌ ۱:‏۸). «زیرا روحی‌ که‌ خدا به‌ ما بخشیده‌ است‌ ما را ترسان‌ نمی‌سازد بلکه‌ روح‌ او ما را از قدرت‌ ... پر می‌کند. پس‌ از شهادت‌ دادن‌ به‌ خداوند ... خجل‌ نباش‌ ...» (دوم‌ تیموتائوس‌ ۱:‏۷-۸).

من‌ هروقت‌ در مورد بشارت‌ فکر می‌کنم‌، به‌ یاد آن‌ واقعه‌ در دوم‌ پادشاهان‌ باب‌ هفتم‌ می‌افتم‌. در این‌ واقعه‌، چهار نفر جذامی‌ را می‌بینیم‌ که‌ نزدیک‌ دروازۀ‌ شهر زندگی‌ می‌کردند. دشمنان‌ قوم‌ اسرائیل‌ شهر را احاطه‌ کرده‌ بودند و در نتیجه‌ قحطی‌ سختی‌ بوجود آمده‌ بود. این‌ چهار جذامی‌ تصمیم‌ گرفتند که‌ به‌طرف‌ اردوی‌ دشمنان‌ بروند و خودشان‌ را تسلیم‌ کنند‌: «اگر ما را زنده‌ نگاه‌ دارند، زنده‌ خواهیم‌ ماند و اگر ما را بکشند، خواهیم‌ مرد.» (آیۀ‌ ۴). وقتی‌ این‌ چهار نفر به‌ اردوگاه‌ دشمن‌ رسیدند، کسی‌ را ندیدند. سربازان‌ دشمن‌، در اثر شنیدن‌ صدایی‌ بلند، شبیه‌ صدای‌ ارتشی‌ عظیم‌، فرار کرده‌ بودند. بنابراین‌، این‌ چهار نفر وارد چادرها شدند و لباس‌، طلا و غذا به‌ فراوانی‌ پیدا کردند. اما مهم‌ این‌ است‌ که‌ بالاخره‌ به‌ خودشان‌ گفتند‌: «ما خوب‌ نمی‌کنیم‌؛ امروز روز بشارت‌ است‌ و ما خاموش‌ می‌مانیم‌... پس‌ الان‌ بیایید برویم‌ و... خبر دهیم‌» (آیۀ‌ ۹). و همینطور هم‌ کردند. آنها رفتند، خبر دادند و آن‌ قحطی‌ برطرف‌ شد. اینجا درسی‌ هست‌ برای‌ ما. مردم‌ دارند از گرسنگی‌ روحانی‌ می‌میرند. آیا ما این‌ نان‌ حیات‌ را از آنها مضایقه‌ می‌کنیم‌؟

خدا عطا فرماید که‌ ما از هر وسیله‌ استفاده‌ نماییم‌ تا پیغام‌ حیات‌بخش‌ عیسی‌ مسیح‌ را به‌ دیگران‌ برسانیم‌. مسیح‌ به‌ پولس‌ فرمود‌: «تو را می‌فرستم‌ تا چشم‌های‌ آنها را باز کنی‌ و ایشان‌ را از تاریکی‌ به‌ روشنایی‌ و از قلمرو شیطان‌ بسوی‌ خدا بازگردانی‌ تا از راه‌ ایمان‌ به‌ من‌ گناهانشان‌ آمرزیده‌ شود و در بین‌ مقدسین‌ خدا سهمی‌ داشته‌ باشند» (اعمال‌ رسولان‌ ۲۶:‏۱۸). او ما را نیز برای‌ چنین‌ مأموریتی‌ می‌فرستد.