You are here

بازیگر و نه تماشاچی...

زمان تقریبی مطالعه:

۲ دقیقه

در شش کیلومتری جادۀ فیروزآباد به شیراز بر فراز ارتفاعات کوه‌های سربلند این شهر بقایای بنایی تاریخی مشاهده می‌شود که به "قلعۀ دختر" معروف است. این کاخ در قرن سوم میلادی توسط اردشیر بابکان در سه سطح ساخته شده است. چندی پیش در یک روز بسیار گرم تابستانی به‌همراه عده‌ای از دوستان که اهالی آن منطقه بودند به این قلعه رفتیم. به همت ادارۀ کل میراث فرهنگی استان فارس، اکنون بیش از ۳۰۰ پله در کوه ساخته شده و با بالا رفتن از آن‌ها و پیمودن مقداری مسیر هموار شدۀ کوهستانی می‌توان در کمتر از یک ساعت به این قلعه رسید. اما هنگام ساختن این بنا، مسیر عبور و مرور به آن چندان آسان نبوده و حتی گفته شده که به‌علت تسخیرناپذیری این دژ، نام آن را "قلعۀ دختر" نامیده‌اند. چرا که از سه طرف به پرتگاه منتهی می‌شود و تنها از یک طرف و آن هم راهی صعب‌العبور قابل دسترسی بوده است. اما دوست ما معتقد بود در این قلعه یکی از شاهزادگان ساسانی زندگی می‌کرده که دختری بس متدین و متعهد به مرام زرتشت بوده است و دلیل نام قلعه نیز به احترام اوست.

سرسپردگی و تعهد این شاهزاده هنوز پس از گذشت قرن‌ها زبانزد ساکنین این منطقه است. آن‌ها می‌گویند که هر روز بدون استثنا در ظهر و شام غذایی که در این قلعه پخته می‌شد، قبل از آنکه به دهان شاهزاده برسد، از راه‌های دشوار کوهستانی، توسط چندین سرباز چابک، دست به دست می‌گشت تا به سفرۀ موبدانی می‌رسید که آتشکدۀ آن‌ها در سه کیلومتری این دژ قرار داشت. این کار با چنان سرعت و زبردستی انجام می‌شد که خوراک موبدان نه سرد می‌شد و نه ذره‌ای از آن به‌هدر می‌رفت و تازه و داغ، پس از چند دقیقه به‌دست آن‌ها می‌رسید.

با شنیدن این روایت با خود اندیشیدم که در رساندن برکات وافر و سخاوتمندانۀ خدا، چگونه همۀ مهارت و زبردستی خود را به‌کار می‌گیریم تا این پیام در هر شرایطی و بدون از دست دادن تازگی و طراوت و غنای موجود در آن به نسل ما برسد؟

بی‌تردید ما در مقطع تاریخی منحصر به‌فردی زندگی می‌کنیم. تکنولوژی نه تنها سال به سال، بلکه روز به روز در حال پیشرفت است. به‌وسیلۀ شاهراه‌های اطلاعاتی گسترده و نوین، لحظه به لحظه، تازه‌ترین‌های علم و دانش از یک سو و تاریک‌ترین صحنه‌های شرارت و ابتذال از سوی دیگر به‌خورد جوانان ما می‌رود. با وجود این، می‌توان دید که گرسنگی و تشنگی روحانی در جامعۀ ما بیداد می‌کند و چنانکه پاسکال فیلسوف فرانسوی می‌گوید حقیقتاً که آن خلأ درونی ما که به شکل خدا است با هیچ چیز مگر او پر نمی‌شود.

بی‌شک رفع گرسنگی روحانی و عطش شناخت خدای زنده، جامعۀ ما را در شرف بیداری روحانی عظیمی قرار داده است. در این فرصت استثنائی، باشد که مانند آن سربازان چابک و ماهر نسبت به آنچه می‌آموزیم امین باشیم و دست به دست هم داده با اتحاد و اشتیاق در خدمتی که خداوند به ما سپرده مشغول باشیم و این فرصت را از دست ندهیم.

بیایید در صحنۀ بیداری روحانی امروز تماشاچی نباشیم بلکه بازیگر!